یاسر سماوات/شهرآرانیوز، دفتر لیگ نوزدهم با همه خوبیها و بدیها، اشکها و لبخندها، بردها و باختها و شادیها و غمهایش بسته شد و با قهرمانی پرسپولیس و نایب قهرمانی استقلال به خاطرات پیوست، اما هنوز دو تیم پرطرفدار تهرانی از این جنگ فرسایشی فارغ نشده، خبر رویارویی آنها در جام حذفی مثل صفیر خمپاره در گوش سرخها و آبیها طنین انداخت.
حالا به فاصله پنج روز از پایان لیگ برتر، دربی حذفی در انتظار این دو تیم است. دیداری که در آن مساوی بیمعنی است. شامگاه چهارشنبه پنجم شهریور، آسمان آزادی یا آبی آبی است یا شفقی سرخ آن را فرا میگیرد. غولهای فوتبال ایران به سکانسی هیجانانگیز از فیلمی دلهرهآور رسیدهاند. جایی که یک نفر باید دیگری را قربانی کند و به سوی قله جام حذفی پیش برود. اما چه کسی از ورای این دره جان سالم به در خواهد برد؟ قهرمان لیگ یا نایبقهرمانی که در پی یک جام است.
سوالی به واقع سخت که حتی قدیمیترها هم کمتر به پیشبینی آن میپردازند. در این شماره، اما با مردی همراه شدیم که سابقه بازی و گلزنی در دیدار نیمهنهایی (لیگ) برابر رقیب دیرینه را در کارنامه دارد. پس لطفاً تا پایان گفتوگوی من و صادق ورمزیار، صحبتهای دفاع چپ دو دهه پیش استقلال را از دست ندهید.
لیگ نوزدهم هم با نایب قهرمانی استقلال به پایان رسید. نتیجهای که برخی آن را با توجه به اوضاع و احوال آبیپوشان، کارنامهای موفق برای سرمربی جوان استقلال میدانند و برخی میگویند استقلال باید قهرمان میشد! شما با کدام گروه موافقید؟
خب میخواهید منطقی به قضایا نگاه کنیم یا هیجانی؟ (پاسخش معلوم است و قبل از آنکه جواب بدهم ادامه میدهد...) شما به یقین همه فصل را با تمام فراز و نشیب هایش دیدید. استقلال در فصلی که گذشت هم دستخوش تغییر و تحولات متعددی شد. جدایی ۱۷ بازیکن از این تیم خود موید این نکته است. با حضور استراماچونی، دگرگونی استقلال همهجانبه شد. حالا یک مجموعه تازه با افکار تازه که وقتی روی ریل افتاد تداوم نداشت. با رفتن استراماچونی و آمدن فرهاد (مجیدی) و با در نظر گرفتن موانع دیگر از قبیل وقفه لیگ، بیماری و مصدومیت بازیکنان و غیبت مهرههای کلیدی در چند بازی و از آنجا که مجیدی مربی جایگزین بود میتوان گفت استقلال با تمام شایستگیها و انتظارات هوادارانش نتیجه مجموع خوبی گرفت. هرچند به نظر من اگر در دیدار با فولاد آن اتفاقات نمیافتاد و تیم برنده از زمین بیرون میآمد شاید سرنوشت لیگ به گونه دیگری رقم میخورد. به هرحال نمیتوانیم با توجه به جمیع جهات نایب قهرمانی را نتیجه بدی بدانیم.
بلافاصله پس از پایان لیگ دو تیم باید در دربی جام حذفی به مصاف هم بروند و به تازگی خبری مبنی بر رسیدن علی کریمی به این بازی روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفته است.
بی گمان وجود علی کریمی در ترکیب استقلال یک نعمت است. کریمی هافبکی کامل با فیزیک بسیار مناسب است که مغز متفکر تیم در میانه میدان محسوب میشود. او نظم خاصی به شعاع حملات استقلال میبخشد و بازیکنی کاملا محوری و کلیدی است. اگر او به دربی برسد شانس استقلال برای پیروزی بالا میرود، البته اگر کریمی در دربی همان کریمی پنج شش هفته پایانی لیگ باشد.
از شانس صحبت کردید. فکر میکنید شانس هم در تعیین برنده این بازی دخیل است؟
وقتی از دربی تهران صحبت میکنیم، نگاه ما به سمت یک بازی خاص میچرخد. دیداری که دو تیم همتراز به مصاف هم میروند. هم استقلال هم پرسپولیس در کنار نقاط قوت خود، نقاط ضعفی هم دارند که در دیدارهای گذشته کمتر عیان شد، ولی معتقدم استقلال و پرسپولیس میتوانند به یکدیگر فشار بیاورند. پرسپولیس با قهرمانی در لیگ قطعا با روحیه خوبی گام به این مسابقه میگذارد. در سوی مقابل، اما استقلال میخواهد فصل را با یک جام به پایان برساند و اگر این اتفاق بیفتد، کارنامه آبیها در این فصل بسیار ارزشمند میشود.
به نظر میرسد نقطه قوت استقلال، خط آتش این تیم با حضور شیخ دیاباته آقای گل لیگ، مهدی قایدی بازیکن ریزنقش و فرصت طلب و بهترین پاسور لیگ و در نهایت ارسلان مطهری است که هر زمان به میدان رفته نمایشی درخور توجه داشته، با این نظریه موافقید؟
اجازه بدهید حرف شما را کامل کنم. به گمان من خطوط هافبک و حمله استقلال نقاط قوت این تیمند. خطوطی که متصل بهم بازی میکنند. وقتی بازیکنی با کیفیت شیخ مهاجم تارگت است و قایدی در سراسر بازی روی در حوالی او مانور میدهد و همچنین کریمی و ریگی و گاه فرشید اسماعیلی و آرش رضاوند پشت خاکریز خط آتش را پوشش میدهند، ضمن اینکه در مقاطعی بازیکنی با کیفیت وریا را کنار خود میبینند، عرصه را بر هر دفاعی تنگ میکنند. البته! فراموش نکنید این فقط یک روی سکه است.
و آن روی سکه؟
بله، شما با تیمی بازی دارید که عنوان بهترین دفاع لیگ را یدک میکشد. پرسپولیس اصول دفاعی را به خوبی در زمین پیاده میکند. هرچند در غیاب علیرضا بیرانوند، خط دفاعی پرسپولیس آن صلابت گذشته را ندارد. آنها در چهار دیدار پایانی خود پنج گل دریافت کردند و آسیبپذیر نشان دادند.
سیدحسین حسینی هم روزهای سختی را میگذراند. به نظرتان چرا دروازه بانی که روزی رکورددار کلینشیت ایران بود، تا این حد افت میکند؟
من علاقه بسیار زیادی به حسینی دارم و او یکی از دوستان خوب من محسوب میشود. فکر میکنم حسینی از این فصل کابوسوار درسهای ارزشمندی گرفت. زمانی که فکر میکنید همه چیز تمام است، سقوط شما آغاز میشود. وقتی انگیزههایتان را از دست میدهید، قطعا افت میکنید. حسینی باید تفکر خود را عوض کند و سالها دروازهبان تیم ملی ایران باشد.
استقلال غیر از دیاباته که لزومی به تعریف ندارد، یک خرید خارجی دیگر هم داشت. هرویه میلیچ که کمابیش همانجایی بازی میکند که شما سالیان زیادی را با استقلال در آنجا گذراندید. وقتی نام فیورنتینا، ناپولی و تیم ملی کرواسی را در کارنامهاش دیدیم...
(نمیگذارد پرسشم تمام شود) ببینید میلیچ یک بازیکن کاملا معمولی در حد بازیکنان ایرانی بود و چیز خاصی نداشت. چه در دفاع، چه حمله. اگر میلیچ چند سال پیش به ایران میآمد اصلا به او بازی نمیرسید، اما حالا به دلیل اینکه ما اصولاً پیستون چپ در فوتبالمان نداریم مجبوریم از میلیچ بازی بگیریم.
طبق تازهترین اخبار محمد دانشگر و فرشید باقری دو بازیکن اخراجی استقلال بخشیده شدند. به نظر شما این حرکت به سود استقلال است یا به زیان تیم و سرمربی؟
خب من فکر میکنم بخشیدن این دو بازیکن، پیش از دیداری که استقلال به تمامیت نیروهای خود نیاز دارد و با مصدومیت چند بازیکن همپست این دو روبرو شده کار بسیار عاقلانهای بود. باید دقت داشته باشیم که دربی چقدر برای هواداران مهم است و زمانی که دو بازیکن خوب تیم را جریمه میکنیم، تیم است که متضرر میشود. به هیچ عنوان با بیانضباطی موافق نیستم، اما مجیدی با این کار هم روحیه تیم را در آستانه دربی بالا برد، هم به نوعی ضعفهای خود را در صورت غیبت احتمالی بازیکنان پوشش داد
و نتیجه دربی؟
(میخندد) سوال بسیار سختی پرسیدید. اما من فقط میگویم در این دیدار یک تیم حتما برنده میشود. (هر دو میخندیم)